نفیسه حاجاتی: چند سالی است که ده روز ابتدایی اردیبهشت ماه از طرف شهرداری اصفهان به «روزهای اصفهان» نامگذاری شدهاند. برنامههای مختلف فرهنگی، هنری و گردشگری در سرتاسر شهر برپا میشود و همه درباره جذابیتهای بسیار «نصف جهان» صحبت میکنند. کافه گالری زمان هم به این مناسبت یک نشست فرهنگی متفاوت ترتیب داد.
مهدی تمیزی، عکاس و پژوهشگر هنر، که سالهاست بر روی یک پروژه مستندنگاری سنگنگارههای سنگ آرامگاههای ایران کار میکند، حاصل پژوهشها و عکاسیهایش در جغرافیای شهر اصفهان را در این نشست برای مخاطبان کافه گالری زمان ارائه کرد.
اسناد سنگی گرفتار غفلت لجام گسیخته هستند
تمیزی در ابتدای جلسه، مقدمهای را که دکتر ناصر نوروززاده چگینی، باستانشناس، مدرس و پژوهشگر دوران تاریخی، بر کتاب «در سایه سرو؛ سنگنگاریهای سنگ آرامگاههای مردم اصفهان» نوشته است، خواند. چگینی در این متن، ضمن تاکید بر اهمیت سنگ قبرها به عنوان اسناد مهم تاریخی، از تخریبهای این سنگها طی دهههای اخیر، به نام عمران و نوسازی، اظهار تاسف کرده و نوشته است: «گورستانها در واقع نمایشی از حیات اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی نوع بشر است. هزاران هزار اندیشمند، عالم، هنرمند، صنعتگر، کشاورز، پیشهور روزگاری این ملک را مالک بودهاند و خط آنها بر سنگ گورهایشان سند مالکیت آنهاست. حالا چگونه است که فرزندانشان از به خاطر سپردن نام آنها و بازخوانی حیاتشان روی میگردانند. بیرحمانه به زدودن یاد و خاطرهشان اراده میکنند و در جای جای این سرزمین در غفلتی لجامگسیخته هر روز صدها سنگ گور نیاکان خود را خرد و صدای بر سنگ نشسته آنها را در گلو خفه و جای خفتن و آرامش آنها را لگد مال زندگی امروز خود میکنند؟!»
این استاد دانشگاه، در بخش آخر مقدمهاش، بخشی از توصیف علامه همایی درباره گورستان مهم اصفهان را نقل کردهاست: «تخت فولاد هم محل تفریح و تفرج است، هم جای زهد و عبادت. هم غمانگیز است. هم نشاطآور. وجود عمارات اثری به خصوص در روح اشخاص صاحب دل ایجاد میکند. سرزمین تخت فولاد آرامگاه ابدی هزاران کس از افراد عالیقدر است که به مدت 5، 6 قرن در آن قنودهاند. من خود فاش میگویم که علاوه بر لذت تماشای بقای تاریخی همواره از سکوت الهامبخش و ارواح پرفتوح خفتگان این بادیه فیضها برده و همه وقت زنگ آئینه دل را به صیقل این خاک پاک زدوده و همدمی با ارواح عالیه را که حیات ابدی یافتهاند بر صحبت و همنشینی اجساد فانی مردهدلان زندهنما ترجیح دادهام».
این عکاسیها برای مردم عجیب است
قریب به اتفاق گردشگرانی که پایشان به پاریس میرسد، حتماً دیدن گورستان پرلاشز را در برنامه سفرشان قرار میدهند هر چند که پرلاشز وسط شهر نیست و با جذابیتهای اصلی شهر هم فاصله دارد. اما چرا مسافران اصفهان کمتر سراغ «تخت فولاد» قرار گرفته در میان شهر با انبوهی از آرامگاههای تاریخی ارزشمندش میروند؟!
تمیزی با اشاره به پژوهشهای سالهای اخیرش که نه فقط به اصفهان که به اقصی نقاط ایران و البته به پاریس هم میرسد، از مشکلات به وجود آمده برای عکاسی از سنگ قبرها گفت و تاکید کرد: «نه فقط در ایران که حتی در پاریس هم عکاسی از سنگ قبرها برای مردم عجیب است و همین مسئله منشا دردسرهایی برای من بوده است».
مهدی تمیزی درباره محلهای مختلف پروژه مستندنگاری سنگ آرامگاهها گفت: «تعدادی گورستان متعلق به پیش از اسلام در ایران داریم که خوشبختانه هنوز سرپا ماندهاند. یکی از مهمترین و ارزشمندترین آنها، از منظر تاریخی نه صرفاً تجسمی، گورستان خالد نبی در شهر گنبد قابوس است. هیچ کدام از پژوهشگران دورههای پهلوی اول و دوم که در ایران کار کردهاند به ویژه آلمانیها، نتوانستهاند تاریخ دقیقی برای این گورستان اعلام کنند. این گورستان از نظر فاصلهاش از سطح دریا، شیوه چیدن سنگ قبرها و مدل آنها بسیار متفاوت است».
او ادامه داد: «گورستانهای دیگری هم با عنوان دخمهها وجود دارند که از دوره هخامنشیان و ساسانیان به جا مانده. اما در میان گورستانهایی که بعد از اسلام باقی ماندهاند، به جرات میتوان گفت از زیباترین آنها گورستان تخت فولاد اصفهان و آرامگاه ارامنه است. که من به عنوان گورستان اصفهان از آنها یاد میکنم. بعد از اصفهان، گورستان سپیدچال در شمال ایران است که بخشی از هنرهای تجسمی را در آنها میتوان دید. ولی دیگر جایی نیست. در دنیا هم این دو گورستان ارامنه و تخت فولاد از جمله ارزشمندترین گورستان شامل گونههای تصویری قابل توجه، قلمداد میشوند».
مقابری که خراب شدند چون مزاحم راه رفتن زوار بودند
تمیزی با تاکید بر این که در این جلسه میخواهد فقط درباره جغرافیای اصفهان صحبت کند، گفت: «اگر از شهر خارج شویم، در اسراخاتون پیربکران قبرستان زیبا و بزرگ یهودیان است. البته خوانسار، گلپایگان، کاشان، سمیرم، شهرکرد و ... هم در این زمینه حرفهای زیادی برای گفتن دارند. اما امروز حرف ما بر سر جغرافیای شهر اصفهان است که شامل 4 گروه میشود.»
گورستان تخت فولاد (که امروزه به دلیل کشیدن خیابانهای متعددی در آن، که از دوره رضاشاه شروع شده، به چندین قسمت تقسیم شده)، گورستان ارامنه (که بخش بسیار بزرگی از آن در زمان رضاشاه و حضورش در اصفهان به دلیل این که سنگ قبرها را نبیند، تخریب شد و البته چند سال پیش هم بخش دیگری از گورستان برای ساخت بیمارستان الزهرا تخریب شد)، کلیساهای اصفهان (که در آنها سنگ آرامگاههای بسیار ارزشمندی قرار دارد) و امامزادهها، چهار گروهی هستند که این پژوهشگر به مستندنگاری سنگنگارههای آرامگاههایشان پرداخته است.
به گفته تمیزی، گورستان ارزشمندی به نام ستی فاطمه در خیابان کاشانی اصفهان، وجود داشته که در دوره پهلوی دوم کاملاً از بین رفته. مقبره تیمور لنگ و شماری از چهرههای تاریخی و البته سنگ قبرهای بسیار ارزشمندی که علامه همایی در کتاب «تاریخ اصفهان» از آن یاد کرده از جمله دیدنیها و اسناد تاریخی این گورستان بوده است. اما امروزه به جز امامزاده ستی فاطمه و حیاط بزرگی که در آن دعا برگزار میشود، چیزی نیست.
تمیزی درباره مقابر این امامزاده گفت: «هفت نفر از فرزندان نواب صفوی آنجا مدفون هستند. همچنین کسانی که شاه سلیمان به دلیل مشکلاتی که در خانواده سلطنتی رخ داده بود، کور و بعد هم یکی یکی اعدامشان کرد. الان هم سنگ قبرهای بسیار ارزشمندی از سنگ مرمر یکپارچه با نقشهای گل و مرغ و اسلیمیهای خاص دوره صفوی را میتوانید در آنجا ببینید. سنگها به حدی ارزشمندند که خیلی از آنها را تا دست نکشید، باورتان نمیشود که سنگ هستند. ظرافت بسیاری دارند. اما بقیه قبور آسفالت شدهاند. در دوره شهردار قبلی، چون گورها به پای زوار گیر میکرده، کل مجموعه را آسفالت کردهاند!»
سنگی با تصویرسازیهای کمنظیر ترک خورد!
امامزاده احمد پشت مسجد امام اصفهان، هم از جمله محلهای دیدنیای بود که این پژوهشگر هنر در جلسه دیدنشان را به حضار توصیه کرد. به گفته او بهترین آثار نقاشی روی گچ از منظر معماری و دکوراسیون و قبر دختر امیرکبیر که یکی از شاهکارهای حجاری در اصفهان محسوب میشود، همچنین قبر خسرو خان فرزند والی اصفهان از جمله دیدنیهای هنری-تاریخی این امامزاده هستند.
تمیزی از سنگ مقبره یک خان قشقایی به عنوان نمونه کمنظیری از هنر حجاری یاد کرد و گفت: «از قبوری که در کل ایران نمونه دیگری ندارد. قبر خان قشقایی که به صورت زیگورات از زمین بالا آمده، دو پله خورده و تمام مراحل قتل خان قشقایی را حجار در 8 پلان دور را دور مقبره حجاری کرده. تصویرسازی کامل روی سنگ صورت گرفته. این سنگ حالا از وسط شکسته با وجود این که سنگ بسیار بزرگی است. به قول آقای نوروززاده چگینی، چون به پای زائران گیر میکرده، سنگ را برداشته و باعث شدهاند در مراحل جابه جایی از وسط ترک عمیقی بخورد. درست مثل مجسمه شیر سنگی که چون از وسط شکسته در چاه کنار امامزاده در کنار انبوده مصالح ساختمانی رهایش کردهاند.»
موزه سنگ تکیه سیدالعراقین گورستان تخت فولاد اصفهان، هم از جمله جاهایی بود که تمیزی دیدنش را به دوستداران تاریخ، فرهنگ و هنر توصیه کرد. سنگ قبر مرمر یکپارچه آخرین شهردار تهران در زمان پهلوی (که اصفهانی بوده) در این موزه قرار گرفته و به گفته این پژوهشگر هنر، از شاهکارهای حجاری در دوره پهلوی دوم است. سنگ صارم الدوله (از والیان قاجاری) که سنگ یکپارچه بزرگ با خطوط نستعلیق، نقوش گیاهی و فرشته و گل و مرغ است در تکیه میر، بخش بختیاریها از جمله چندین سند سنگی واقع در مجموعه تاریخی تخت فولاد است که باید دیدنشان را از دست نداد.
گوشهای از هنر و تاریخ اصفهان از چشم توریستها به دور ماندهاند
در ادامه جلسه، تمیزی با نشان دادن عکسهای مختلف از فیگورها و فرمهای بر روی سنگ آرامگاههای تخت فولاد و ارامنه، به توضیح المانها، خطوط و ارزشهای هنری این اسناد تاریخی پرداخت. بر اساس تحقیقات تمیزی، فیگورها اغلب برای معرفی پیشههای درگذشتگان بر روی سنگ قبور استفاده میشدهاند و برعکس چیزی که این روزها رواج دارد، ترسیم پرتره درگذشتگان خیلی به ندرت انجام میشده است.
او در ادامه به توضیح ویژگیهای هنری تعدادی از سنگها پرداخت و با اشاره به تابلوهایش که روی میزهای کافه و دیوارها قرار داده شدهبودند، به توضیح المانها، خطوط، نقوش و ادبیات این اسناد تاریخی پرداخت. او برای مثال شعر «اگر شیری اگر میری اگر مور/ گذر باید کنی اخر لب گور/ دلا فکری به حال خویشتن کن/ که موران نهند خانه و کنند گور » را که روی سنگ مقبره پهلوانی حک شده، خواند.
مهدی تمیزی در مورد علت وجود نمادها و نشانهها بر روی سنگ قبرها گفت: «نشانههای بصری برای مردم عموماً بیسواد، یکی از راههای پیدا کردن سنگ آرامگاهها بودهاند. جنسیت و شغل متوفی با این تصاویر مشخص میشدند. مثلاً در بین ارامنه، متدوال بوده که برای متوفی زن، دایره (نماد ماه) و برای متوفی مرد دایره با شعاعهای نوری (نماد خورشید) بر روی سنگ قبر حک میشده. مسلمانان هم از شانه یک طرفه برای مرد و شانه دو طرفه برای زن استفاده میکردند».
این پژوهشگر هنر در ادامه، تاکید کرد: «تعداد زیادی سنگهای آرامگاهها از نظر گرافیکی، ترکیببندی، استفاده از فضاهای مثبت و منفی، چینش حروف یا موتیفها و به کارگیری عناصر زیباییشناسی، حرفهای زیادی برای گفتن دارند. این سنگنگارهها گوشهای از هنر اصفهان هستند که متاسفانه از چشم توریست همیشه به دور بودهاند».
مهدی تمیزی، بخشی از پژوهشها و عکاسیهای یک دهه اخیرش را در قالب کتابی با عنوان «در سایه سرو؛ سنگنگاریهای سنگ آرامگاههای مردم اصفهان» ارائه کرده که قرار است در خرداد ماه امسال منتشر، رونمایی و توزیع شود.
5757
نظر شما